سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آیا آزاده‏اى نیست که این خرده طعام مانده در کام دنیا را بیفکند و براى آنان که در خورش هستند نهد ؟ . جانهاى شما را بهایى نیست جز بهشت جاودان پس مفروشیدش جز بدان . [نهج البلاغه]
داستان نهم(مرواریدهای زیبا) - گفته ها و نکته ها
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • مرواریدهای زیبا

    ماری کوچولو دخترک 5 ساله زیبائی بود با چشمانی روشن. یک روز که با مادرش برای خرید به بازار رفته بودند، چشمش به یک گردنبند مروارید پلاستیکی افتاد. از مادرش خواست تا گردنبند را برایش بخرد. مادر گفت که اگر دختر خوبی باشد و قول بدهد که اتاقش را هر روز مرتب کند، آن را برایش می‏خرد. ماری قول داد و مادر گردنبند را برایش خرید.  ماری به قولش وفا کرد؛ او هر روز اتاقش را مرتب می‏کرد و به مادر کمک می‏کرد. او گردنبند را خیلی دوست داشت و هر جا می‏رفت، آن را با خودش می‏برد.  ماری پدر دوست داشتنی داشت که هر شب برایش قصه می‏گفت تا او بخوابد.  شبی بعد از اینکه داستان به پایان رسید، بابا از او پرسید: ماری، آیا بابا را دوست داری؟  ماری گفت: معلومه که دوست دارم.  بابا گفت پس گردنبند مرواریدت را به من بده!  ماری با دلخوری گفت:‏نه! من آن را خیلی دوست دارم، بیایید این عروسک قشنگ را به شما می‏دهم، باشد؟  بابا لبخندی زد و گفت: آه، نه عزیزم! بعد بابا گونه‏اش را بوسید و شب بخیر گفت.  چند شب بعد، باز بابا از ماری مرواریدهایش را خواست ولی او بهانه‏ای آورد و دوست نداشت آنها را از دست بدهد.  عاقبت یک شب دخترک گردنبندش را باز کرد و به بابایش هدیه کرد. بابا در حالی که با یک دستش مرواریدها را گرفته بود، با دست دیگر از جیبش یک جعبه قشنگ بیرون آورد و به ماری کوچولو داد. وقتی ماری در جعبه را باز کرد، چشمانش از شادی برق زد: خدای من، چه مرواریدهای اصل قشنگی!  بابا این گردنبند زیبای مروارید را چند روز قبل خریده بود و منتظر بود تا گردنبند ارزان را از او بگید و یک گردنبند پرارزش را به او هدیه بدهد.



    سپهر ثابت ::: شنبه 86/2/1::: ساعت 9:44 عصر
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 10
    بازدید دیروز: 9
    کل بازدید :102264


    >> درباره خودم <<
    داستان نهم(مرواریدهای زیبا) - گفته ها و نکته ها
    سپهر ثابت
    امیدوارم از داستان ها خوشتون بیاد.

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    داستان نهم(مرواریدهای زیبا) - گفته ها و نکته ها

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<